کنگره وحدت بمثابه کنگره پيروزی نيروهای چپ و دموکراتيک
محمد داؤد رزميار محمد داؤد رزميار

 

از بُن تا توکيو،لندن، ده ها نشست بين المللي ،لويه جرگه ها،مراحل عبوری،انتقالي،انفاذ قانون اساسي،انتخابات رياست جمهوری،پارلماني،تغيير و تبديل کادری،تبليغات گسترده در حمايت از حاکميت – گرداننده گان رژيم و حاميان جهاني آنها نتوانسته اند داروی شفابخش برای التيام زخمها و دردهای دوامدار برای علاج جامعه پيش کش نمايند .روز تا روز يأس و نااميدی،عدم اعتماد و بي باوری بالای سياست و عملکرد مقامات حاکم بيشتر و بيشتر مي گردد.

 

با يک حساب ساده هر گاه به هر آنچه مي گذرد نظرانداخته شود،با تمام تلاش و پشتيباني گسترده مالي و معنوی در سطح بين المللي روزگار عادی مردم بد و بدتر شده،فاصله ميان فقر و ثروت به گونه يي بي مانند در طول تاريخ کشور ما  داد و بيداد مي کند .مسلماً نتيجه اين است که سياست نادرست،ادارهء ناسالم و بي کفايت،سياست کادری جانبدارانه،غيرمردمي و غيردموکراتيک فضای سياسي و نظامي – اجتماعي و اقتصادی را بي ثبات ساخته و سبب دهها و صدها مشکل گرديده تا سرحدی که دور کردن آن از راه پيشرفت و ترقي برای چنين يک اداره غيرممکن و لاينحل جلوه مي نمايد .

کساني که مسوليت را پذيرفته اند نتوانستند و يا نخواستند پرابلم ها را در اسرع وقت حل نمايند.عناصر و عوامل مضر برای پيشرفت از ريشه نه خشکيد .از بي جا نمودن کادرهای ناسالم ترسيدند و حتا گاه گاهي در برابر آنها عجز و ناتواني نشان دادند.واقعيت اين است که با چنين اداره غيرفعال و عاقبت نه انديشانه و غيرمسؤل در قبال منافع ملي و مردمي غير مقدور به نظر ميرسد که حيات اجتماعي و اقتصادی دموکراتيزه گردد ،و سرانجام مردم بتواند در زير آسمان نيلگون و آفتابي خود قدری نفس راحت بکشند .

ما کوتاه بين نيستيم،درست خواهد بود اگر گفته شود در سالهای اخير گامهای مثبتي نيز برداشته شده اما بسيارکُند و به آهستگي که سوگمندانه دردهای اساسي را درمان نکرده،از شرايط و امکانات نهايت مساعد  استفاده مطلوب بعمل نيامده است؛نبود اردوی ملي و پوليس مردمي،فساد اداری،رشوه تا سرحد خيانت،تعصبات مليتي،قومي و گروهي (رويارويي در پارلمان)،کمبود تعليم و تربيه سالم،پايين بودن خدمات صحي،بيکاری،صعود سرسام آور قيمت ها،سطح نازل درآمد کارمندان و کارگران،افزايش کشت خشخاش،بالاگرفتن امراض ساری،انحطاط اخلاقي در بين جوانان که از شلاق و درد آن مردم داد و بيداد مي کنند و فغان شان در سرتاسر کشور بالا گرفته است،همه و همه نمايانگر آنست که مردم باور و اعتقاد شانرا نسبت به اقدامات دولت و آينده شان از دست دهند .

علي رغم انتظارات و توقعات در داخل و خارج،آناني که مانع رشد،پيشرفت،سازنده گي و آبادی جامعه هستند و نقش بازدارنده را ديروز و امروز و در طول تاريخ بازی کرده اند هنوز هم بر مسند قدرت تکيه زده اند.دست درازی به جان و مال مردم،دارايي و ثروت عامه کوتاه نگرديده است و به زورگويي آنها پاسخ داده نمي شود و حتا گا

 

و بيگاه اينجا و آنجا درين و آن مقام ستيژ تبليغاتي در اختيارشان گذاشته مي شود تا در مخالفت و ضديت با کساني که در دفاع از منافع ملي دست و نام پاک دارند حمله نمايند .فضای همکاری مثمر و مؤثر را خدشه دار سازند .قطب بندی،صف بندی و رده بندی ديروز را عميق تر ساخته،آتش مي افروزند تا محيط اعتماد را بسوزانند و بالاخره آب را گل آلود کرده ماهي بگيرند.

قضاوت را بمردم خود مي گذاريم که خوب را از بد چگونه تشخيص مي دهند.حوادث سالهای اخير تاريخ دور و درازی ندارد تا از حافظه هم ميهنان ما زدوده شده باشد .بياييد به صدای رسا زحمتکشان رنجديدهء خود که از مسجد و مدرسه،ادارات،فابريکه ها،مزرعه ها و بالاخره از قرأ و قصبات،از کران تا کران کشور بلند و بلندتر شنيده مي شود،گوش فرا دهيم که چه ميگويند و چه مي خواهند،چه قضاوت کرده و مي کنند.

موضعگيری و موقف نيروهای چپ و دموکراتيک در قبال اوضاع و احوال فعلي،مساله سوال برانگيز و با اهميتي است که به آن بايست پاسخ قانع کننده ارائه گردد.دور از عدل و انصاف خواهد بود که جنگ ببرها را از بالا تماشا کرده و در برابر مشکلات نظاره گر باشيم .چنين انتظار از نهاد غلط،گمراه کننده و غير واقعبينانه مي باشد .شانه خالي کردن از مسوليت و نپذيرفتن آن بخصوص درين مرحله حياتي و تاريخي،غيرمردمي و ارتجاعي محسوب مي گردد.به باور کامل غير متحرک و بي تفاوت بودن درين کارزار نه تنها نقيصه،بلکه گناه بزرگ تلقي مي گردد.کساني که خود را وارثين مبارزات مترقي و وطنپرستانه ميدانند،نبايد از ابتکار عمل در کم ساختن و بالاخره نابودکردن رنجهای بيکران مردم دست بگيرند و تماشاگر باقي بمانند.

در سالهای اخير بي باوری هموطنان ما گواه زنده بر عدم اعتماد آنها از سياست بازی های زيرخيمه مي باشد،واقعيت های موجود،بحران همه جانبه را دامن زده و جامعه را در مرداب سياست های ارتجاعي و غير مردمي فرو برده است .با وجود اين وضع دراماتيک،داد و بيداد،تقاضاهای مکرر و دوامدار مردم،نيروهای تحول طلب و ترقي پسند نتوانسته و يا نخواسته اند موقف روشن،فعال و تعين کننده داشته باشند .در حالي که جامعه ما هرگز آماده چنين تحولات مترقي و دموکراتيک نبوده که امروز شرايط برای آن آماده است .نيروهای ملي و دموکراتيک،با اتکا به مردم عذاب ديده و رنج کشيده خود توانايي آنرا دارند که در چارچوب قانون اساسي،آزادی های مطرح شده،با شيوه کاملاً مسالمت آميز،دور از ماجراجويي در سمت تحولات بنيادی و حياتي ابتکار عمل و مبارزه را به عهده بگيرند .

درين مقطع زماني ضرورت مبرم پنداشته مي شود،تا نيروهای دموکراتيک در پيشاپيش شعارهای روز و خواستهای بر حق توده های مليوني کشور ما قرار گيرند، و اعتراضات مسالمت آميز را سمت و سويي پُربار تر بدهند .

با صراحت و قاطعيت گفته مي توانم که شيوه مبارزه نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان تحريک آميز،ماجراجويانه و چپ افراطي نيست و نخواهد بود.نهضت فراگير با هرنوع ماجراجويي،فعاليت غيرقانوني که آب را گل آلود سازد و روند طبيعي و سالم تکامل جامعه را برهم بزند و به فرصت طلبان و بنيادگرايان موقعيت محکمتری بدهد نه تنها مخالف بلکه برعليه آن مبارزه مي کند.مبارزات و فعاليت های سياسي ما در چارچوب قانون اساسي تنظيم گرديده و ادامه پيدا خواهد کرد،البته  اين بدان معنا نيست و نخواهد بود که روحيه تهديد،فشار و شانتاژ از احساس مسوليت را که در قبال منافع ملي،اعاده امنيت و آرامش،پيشرفت و ترقي داريم کنار بزند و نتوانيم نقش سازنده و تاريخي خود را در تحقق آرمانهای ملي و مردمي به نحو شايسته به انجام برسانيم .

بگذار کساني که در اين و آن گوشهء از حاکميت کمين گرفته اند و برضد نيروهای چپ و دموکراتيک توطئه چيني مي کنند،ما را به جرم تأمين عدالت اجتماعي،رفاه عامه،ريشه کن کردن بيکاری،تعليم و تربيه و صحت عامه مجاني،نابودی کشت خشخاش و قاچاق آن،تأمين حقوق زنان،احترام به حقوق بشر،خاصتاً وحدت ملي،در صورت مبارزات مشروع،قانوني،دموکراتيک و مسالمت آميز متهم مي سازند،بايد بدانند که مسوليت به عهده آنها خواهد بود تا در برابر عدالت مردمي پاسخ بدهند.

دوستان گرانقدر،شيفته گان راه دموکراسي و ترقي !

تحقق آرمانهای والا و انساني که در دل پرورانده و از آن سخن مي گوييم به مبارزه فعال و کار ساز ضرورت مبرم احساس مي گردد.مهر سکوت برلب زدن،در زيرسايه پُت پُت خزيدن و از سايه ترسيدن به اميد اين و آن زنده گي کردن شيوهء مبارزه عناصر مترقي و تحول طلب نبوده و نيست .داشتن جسارت،ابتکارعمل، معقوليت و درايت سياسي توأم با احساسات وطنپرستانه و ملي، راه مبارزهء تحول طلبان بوده و مي باشد .انحراف چپ و راست متناقض و متضاد با شيوه های اصولي مبارزه بوده که از ريشه با آن مخالفت داشته و نبايد در اوضاع و احوال با اهميت کنوني و يا سؤ استفاده از شعارهای جاری جاگزين مبارزات دموکراتيک و دورانساز گردد.

نسخه و داروی نجات بخش در پياده نمودن آرزوهای شريفانه همانا وحدت و همبسته گي ما بوده و اين يگانه راه است .

برای توصل به اين هدف مبارک طرح کنگره وحدت بمثابه گام تاريخي مطرح و پيشکش گرديده است .هيچ معضلهء ديگر باقي نمانده که ما را از هم جدا و دور نگهدارد تا تک تک به فعاليت ادامه دهيم .جهت تحقق اين آرزو پرنسيپ های اساسي،اصول کلي و کليدی برای گشايش ديالوگ و تفاهم انعکاس يافته و تقديم همه نيروهای خواستار وحدت و يکپارچگي مبارزه ترقي خواهانه در يک صف واحد گرديده است .قابل يادآوری است که شور و شوق،علاقمندی فعالين و طرفداران نهضت فراگير درخور تخسين مي باشد .در حالي که اين احساس  قابل ارج است،اما تاکيد مي نمايم که حجم کار از لحاظ کمي و کيفي پاسخ گوی مقتضيات زمان نبوده و ضرورت آن پنداشته مي شود که به آن تکانه يي جديد و جدی داده شود .از جانب ديگر عمل و عکس العمل ساير نيروهای دموکراتيک بصورت قطع در اين استقامت زياد محسوس و مطلوب نبوده و توجه لازم به آن مبذول نداشته اند.زمان ميگذرد،از سال روان قريب دوماه سپری گرديده است.تدوير کنگره که در سال روان پيش بيني شده به سرعت عمل،درايت سياسي،همسويي و همنوايي فکری تمام طرفداران راه ترقي و دموکراسي نياز دارد که وقت آن بايد دقيقاً دقيقه شماری گردد.

دوستان گرانقدر و همسنگر!

طرفداران و اعضای نهضت فراگير بدون بلندپروازی و خود محوری بمثابه سپاهيان ترقي و دموکراسي رسالت خود مي دانند تا هرچه زودتر و عاجلتر خلاء سياسي در بين نيروهای دموکراتيک پُر گردد.کنگره وحدت نه تنها شعار بلکه گام نخستين در جهت اتحاد و همبستگي نيروهای ملي و مترقي تلقي مي گردد.برای رفع خلاء موجود عاجلاً به بگو مگو های اضافي،غيرسازنده و بازنده بايد خاتمه داده شود .هرچه زودتر بايد درب دکان گفته ها و کرده های هرزه،ميان تهي و فريبنده را که در بازار سياست خريداری ندارد برای هميشه قفل زد.

اعتقاد ما به اصل دموکراسي و پلوراليزم سياسي خدشه ناپذير و پا برجا بوده و مي باشد.تأييد و دفاع از اين اصل بازنده نداشته و تمام نيروهای دموکراتيک برنده خواهند بود .درين چارچوب ادامهء مذاکرات و دستيابي به توافقات عملي به نظر مي رسد.فقط جسارت و جرأت اخلاقي در کار است تا يخ ها آب گردند،موانع ميکانيکي از بين برده شود و همه با يک هدف در يک صف واحد و مستحکم حضور فعال سياسي پيدا کنند .اگر خود محوری،خودخواهي روشنفکرانه،رقابت های غير اصولي،عقب مانده گي سياسي که عده يي را در خود فرو برده نابود گردد،معضلهء باقي نمي ماند تا همبستگي و اتحاد نيروهای پيشرو تأمين نگردد.

نهضت فراگير در بازسازی و نوسازی سياست های کنوني وارد رقابت سالم شده و رسالت خود را تا پيروزی و تحکيم آن ادامه خواهد داد.برای حصول اين امرملي و تاريخي از هيچگونه سعي و تلاش دريغ نکرده و نخواهيم کرد.با تواضع و فروتني به همه مراجعه کرده و مکرراً مراجعه خواهيم کرد.بياييد تا دير نشده زمان و فرصت طلايي را از دست ندهيم.مهمترين و با ارزشترين مرحلهء از خدمت گزاری ما فرا رسيده است .

خوشبختانه مهر تائيد عدالت مردمي بالای اوراق و کارنامه های ديروز و امروز به کميت و کيفت زنده گي ما زده شده است .بياييد همه با هم اين افتخار را جاودانه با خود داشته باشيم تا نسل آينده از همه سربازان و سرسپرده گان راه دموکراسي و ترقي با سربلند ياد کنند ./

 

برگرفته از شماره دوم سال چهارم ماهنامه مشعل

 


June 26th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات